1.قدیمی ترین مدرسه ای که هنوز دایر است مدرسه کینگ در شهر کنتربوری انگلستان است که 1420 سال قدمت دارد. این مدرسه در سال 597 میلادی؛ یعنی صدسال پس از سقوط امپراتوری روم غربی تاسیس شد!
2.قدیمی ترین "تبلیغ" جهان به 3000 سال قبل از میلاد در #مصر برمیگردد که در خرابه های شهر تبس یافت شده. این تبلیغ برای فروش برده ای به نام "شِم" بوده است!
3.تحت فرمان چنگیز خان؛ مغول ها سربازان مرده آلوده به طاعون را در هنگام محاصره در منجنیق گذاشته و به داخل شهر پرتاب میکردند. این روش قدیمی ترین تجهیزات جنگی بیولوژیکی است!
4.سابقه کار دندانپزشکی در تمدن دره سند(پاكستان كنونى) به 9000 سال قبل بازمى گردد. در قدیمی ترین شکل دندانپزشکی از مته های خم شده برای عمل کردن دندان استفاده میشد
5.قدیمی ترین ذره بین جهان با قدمت 3000 سال متعلق به نمرود كه از قطعهای سنگ بلور تشکیل شده است. این اختراع باستانی را "هنرى لايارد" در سال 1850 در کاخ آشوری نمرود در عراق كشف کرد.
6.پادشاهی دانمارک در قرن دهم میلادی توسط وایکینگها تاسیس شد و تا امروز پابرجا مانده است. در واقع کشور پادشاهی دانمارک بعد از کشور ژاپن دارای قدیمی ترین خاندان پادشاهی است!
7.در یک کشف جالب از قبری باستانی در آلمان، کیفی زنانه از جنس چرم خالص و با تزئینات دندان حیوانات بدست آمد که 2500 سال قدمت دارد و قدیمی ترین کیف زنانه مكشوفه در جهان میباشد.
:: موضوعات مرتبط: , ,
با عضویت در کانال تلگرام set85@ جایزه دریافت کنید 577
ﺍﻫﺎﻟﯽ يک ﺭﻭﺳﺘﺎ از بهلول براي سخنراني ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.
بهلول قبول مي کند اما در ازاي آن صد سکه از آنها طلب مي کند. مردم کنجکاو سکه ها را تهيه کرده و در ميدان جمع مي شوند تا ببينند بهلول چه مطلب باارزشي دارد؟! در رﻭﺯ ﻣﻮﻋﻮﺩ بهلول ﺑﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
وقتی کریستف کلمب، از سفر معروف و پرماجرایش برگشت، ملکهی اسپانیا به افتخارش مهمانی مفصلی ترتیب داد. درباریان که سر میز ناهار حاضر بودند با تمسخر گفتند: کاری که تو کردهای هیچکار مهمی نیست؛ ما نیز همه میدانستیم که زمین گرد است و از هر سویی بروی و به رفتن ادامه دهی، از آن سوی دیگرش برمیگردی. ملکهی اسپانیا پاسخ را از کریستف کلمب خواست، کریستف تخممرغی را از سر میز برداشت و به شخص کناری خود داد و گفت: این را بر قاعده بنشان! او نتوانست. تخممرغ دست به دست مجلس را دور زد و از راست ایستادن و بر قاعده نشستن ابا کرد. گفتند: تو خودت اگر میتوانی این کار را بکن! کریستف ته تخممرغ را بر سطح میز کوبید، ته آن شکست و تخم مرغ به حالت ایستاده ایستاد. همگی زدند زیر خنده که ما هم این را میدانستیم. گفت: آری شاید میدانستید اما انجام ندادید، من میدانستم و عمل کردم. زندگی پر است از آدمهایی که میگویند من هم میتوانم آن کار را انجام دهم، آنطور باشم و... اما فقط تعداد اندکی عمل میکنند!
:: موضوعات مرتبط: , ,
با عضویت در کانال تلگرام set85@ جایزه دریافت کنید 706
زیبایی اﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: «به نظر ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟» ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ؛ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: «ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ.» ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: «ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ.» ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: «ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ!» ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ، دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت: «به اين دو کاسه نگاه کنيد. اولي از طلا درست شده است و درونش سم است و دومي کاسهاي گلي است و درونش آب گوارا است، شما از کدام کاسه مینوشید؟» شاگردان جواب دادند: «از کاسه گلي.» استاد گفت: «ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ کاسهها ﺭﺍ در نظر گرفتید، ﻇﺎﻫﺮ آنها ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ. آدمي هم همچون اين کاسه است. آنچه که آدمي را زيبا ميکند درونش و اخلاقش است. بايد سيرتمان را زيباکنيم نه صورتمان را.
:: موضوعات مرتبط: , ,
با عضویت در کانال تلگرام set85@ جایزه دریافت کنید 589
خاطره ای از علی سعیدی، پیرمردی یزدی او نقل می کند: با مدرک ابتدائی سال 1315 استخدام نفت شدم و سال 1350 که بازنشسته شدم لیسانس فنی داشتم. اوایل استخدام نوبت من شد تا کف کارگاه را نظافت کنم، اما نکردم. هر چه نصیحتم کردند، فایده نداشت و استعفا کردم. موضوع که به رئیسم منتقل شد، آمد و کنار دیوار ایستاد و به من گفت: «به اندازه قد من، روی دیوار خط بکش.» چون بلندتر از من بود روی صندلی رفتم و روی دیوار خط کشیدم. بعد او با جارو کارگاه را پاک کرد و تمام میزها و وسایل را با پارچه گردگیری کرد. کارش که تمام شد کنار همان دیوار زیر خط ایستاد و پرسید: «به نظرت من کوچک شده ام؟» سکوت مرا که دید گفت: «اگر شرکت برای نظافت اینجا کارگر استخدام نمی کند برای این است که ما کارآموزان یاد بگیریم مسئولیت پذیر باشیم وعادت کنیم همه چیزازجمله محیط کارمان روی نظم باشد»
:: موضوعات مرتبط: , ,
با عضویت در کانال تلگرام set85@ جایزه دریافت کنید 657